عاشقانه
غنچه ای که شکوفا نمی شود ، بهار را در خود احتکار کرده است. اگر درخت نبود، هيچکس نمیتوانست چوب لای چرخ ديگری بگذارد. .بيدمجنون، بهترين چوبهدار برای شکستخورده در عشق است
نظرات شما عزیزان:
وقتی صدایم را بلند می کنم ، کمر سکوتم رگ به رگ می شود.
یه نفر دلشو می بازه ، مربی اش رو از کار برکنار می کنه.
یکی از خوشحالی بال در میاره ، شکارچی شکارش می کنه.
یکی حواسشو جمع می کنه ، می بره جای دیگه پهن می کنه.
حواسم که پرت شد ، شیشه همسایه شکست.
روی زبانم وازلین مالیدم تا زبانی چرب و نرم داشته باشم.
به گلخانه رفتم تا یک بوته ی فراموشی بخرم.
یک کدو تنبل خریدم و آنرا به کلاس تقویتی فرستادم.
برای اینکه سر بسته حرف بزنم ، سرم را دستمال بستم.
سبیل گذاشتم تا حرفها را زیر سیبیلی رد کنم.
کفشم را در نمی آورم چون می ترسم کسی پا تو کفشم کند.
کفشم را می تکانم تا ریگی به کفشم نباشد.
برای اینکه از انسانیت بویی برده باشم انسانها را بو می کنم..
عاشق دلشکسته، هميشه زير درخت بيدمجنون مینشيند.
درودگر عاشقپيشه، دنبال درخت بيدمجنون میگردد.
بهترين زغال، از درخت روسياه بهدست میآيد.
يک عمر سرپاايستادن، درخت را ازپامیاندازد.
هيچ درختی، به درختان ديگر تنهنمیزند.
.درخت، تنها در برابر باد سر خممیکند.