vesalmanochehri.loxblog.com

عاشقانه

مرغ ،آهنگ جدایی ساز کرد
ناگهان از سفره ام پرواز کرد
از فراقش قلب بشقابم شکست
قاشق و چنگال من در غم نشست
دید او فیش حقوقم را مگر؟
کاین چنین از پیش من بگرفت پر
مرغکم رفتی تو از پیشم چرا
کردی از پیش خودت کیشم چرا
من به تو خیلی ارادت داشتم
حشر و نشری با کبابت داشتم
خاطراتت مانده در کنج اجاق
سوخت قلب دیگ تفلون از فراق
ران و بال و سینه ات یادش بخیر
قلب چون آیینه ات یادش بخیر
با سس قرمز چه زیبا می شدی
خوب و دلچسب و دلارا می شدی
ای فدای ژامبون رنگین تو
سوپ های داغ و آن ته چین تو
ناز کم کن پیش ماها هم بیا
لطف کن ،یک شام، اینجا هم بیا
دستمان از گوشت دور است ای نگار
پس تو دیگر اشکمان را در نیار
زندگی بی تو جهنم می شود
سکته ،اسبابش فراهم می شود
ای فدای قُد قُدایت باز گرد
این دل و جانم فدایت باز گرد
بی تو باور کن که مردن بهتر است
از جهان تشریف بردن بهتر است
از خر شیطان بیا پایین عزیز
عشوه کم کن ،زهر در جامم مریز
تازگی از دیگران دل می بری
هرکه بامش بیش ،با او می پری
در نبودِ هیکل زیبای تو
دلخوشم با سنگدان و پای تو
پس چه شد آن بال های خوشگلت
لک زده است این دل برای شنسلت
ذهن یخچالم پُر است از یاد تو
بازگرد ای خوشگل تو دلبرو
تخم خود را لا اقل از ما نگیر
تا که با خاگینه اش گردیم سیر

نوشته شده در دو شنبه 26 تير 1391برچسب:,ساعت 12:47 توسط vesal|

 مجله لایف به مناسبت گذشت ۱۲۰ سال از تولد چاپلین بزرگ برای ا ولین بار منتشر کرد



آموخته ام ... با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان کتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه


آموخته ام ... که تنها کسي که مرا در زندگي شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد کردي


آموخته ام ... که مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است


آموخته ام ... که هرگز نبايد به هديه اي از طرف کودکي، نه گفت


آموخته ام ... که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمک کردنش نيستم دعا کنم


آموخته ام ... که مهم نيست که زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد، همه ما احتياج به دوستي داريم که لحظه اي با وي به دور از جدي بودن باشيم 


آموخته ام ... که گاهي تمام چيزهايي که يک نفر مي خواهد، فقط دستي است براي گرفتن دست او، و قلبي است براي فهميدن وي


آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در يک شب تابستاني در کودکي، شگفت انگيزترين چيز در بزرگسالي است


آموخته ام ... که زندگي مثل يک دستمال لوله اي است، هر چه به انتهايش نزديکتر مي شويم سريعتر حرکت مي کند


آموخته ام ... که پول شخصيت نمي خرد


آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگي را تماشايي مي کند


آموخته ام ... که خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من بينديشم مي توانم همه چيز را در يک روز به دست بياورم 


آموخته ام ... که چشم پوشي از حقايق، آنها را تغيير نمي دهد


آموخته ام ... که اين عشق است که زخمها را شفا مي دهد نه زمان


آموخته ام ... که وقتي با کسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي جدي از سوي ما را دارد


آموخته ام ... که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشق بشويم


آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم


آموخته ام ... که فرصتها هيچ گاه از بين نمي روند، بلکه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد


آموخته ام ... که آرزويم اين است که قبل از مرگ مادرم يکبار به او بيشتر بگويم دوستش دارم


آموخته ام ... که لبخند ارزانترين راهي است که مي شود با آن، نگاه را وسعت داد

چارلی چاپلین 

 

 


منتخب جملات قصار چارلی چاپلین
 

ازدواج مثل بازار رفتن است تا پول و احتیاج و اراده نداری بازار نرو.

 

* * * *

حتی بهترین فرزندان نیز دشمن جان پدر و مادرانند.

 

* * * * 

دنیا آنقدر وسیع است که برای همه مخلوقات جا هست. به جای آن که جای کسی را بگیرید، تلاش کنید جای واقعی خودتان را بیابید.

 

* * * *

خوشبختی فاصله این بدبختی است تا بدبختی دیگر

 

* * * *

اگر شاد بودی، آهسته بخند تا غم ناراحت نشود و اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود

* * * *

اگر روزی خیانت دیدی، بدان که قیمتت بالاست

 

* * * *

از دشمن خود یکبار بترس و از دوست خود هزاربار

 

* * * *

نقاش کامل آنست که از هیچ برای خود سوژه بسازد

 

* * * *

حتی تظاهر به شادی نیز برای دیگران شادی بخش است

 

* * * *

من دریافته ام که ایده های بزرگ هنگامی به ذهن راه می یابند که مصمم به داشتن چنین ایده هایی باشیم 

* * * *

فیلمسازان باید به این نکته نیز بیاندیشند که فیلم هایشان را در روز رستاخیز با حضور خودشان نمایش خواهند داد 

* * * *

 خودپسندی زنها بزرگترین علت بدبختی ایشان و نابودی خانواده هاست. هیچ چیز به اندازه خودپسندی زن ها بنیان خانواده را نابود نکرده است 

* * * *

انسان اگر فقیر و گرسنه باشد بهتر از آن است که پست و بی عاطفه باشد

 

* * * * 

 مردمان روی زمین استوار، بیشتر از بندبازان روی ریسمان نااستوار سقوط می کنند

 

* * * * 

 وقتی زندگی صد دلیل برای گریه کردن به شما نشان می دهد، شما هزار دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید 

* * * * 

 اگر می خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید

نوشته شده در سه شنبه 13 تير 1391برچسب:,ساعت 9:12 توسط vesal|

 خسرو شکیبایی می گفت:

بعضی وقت ها یکی طوری می سوزونتت
که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،

بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه
که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن.

زمانه ایست که خیلی چیزها آنطوری که بود یا باید باشد نیست.
(روحت شاد عمو خسرو)

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

 

نوشته شده در یک شنبه 11 تير 1391برچسب:,ساعت 13:2 توسط vesal|

وقتی  پرنده ای زنده است...مورچه ها را می خورد،وقتی می میرد......مورچه ها اورا می خورند!

زمانه و شرایط در هر موقعیتی می تواند تغییر کند...در زندگی هیچ کسی را تحقیر یا آزار نکنید.

شاید امروز قدرتمند باشید...اما یادتان باشد،زمان از شما قدرتمندتر است!!!

یک درخت میلیون ها چوب کبریت را می سازد....اما وقتی زمانش برسد...

فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیون ها درخت کافیست...

پس خوب باشید و خوبی کنید............. 

 

نوشته شده در سه شنبه 6 تير 1391برچسب:,ساعت 13:6 توسط vesal|


پسر بچه ای تند خو در روستایی زندگی میکرد. روزی پدرش جعبه ای میخ به او داد و گفت هربار که عصبانی میشود و کنترلش را از دست میدهد باید یک میخ در حصار بکوبد. روز نخست پسرسی هفت  میخ در حصار کوبید. اما به تدریج تعداد میخ ها در طول روز کم شدند. او دریافت که کنترل کردن عصبانیتش آسان تر از کوبیدن آن میخها در حصار است. در نهایت روزی فرا رسید که آن پسر اصلا عصبانی نشد. او با افتخار این موضوع را به اطلاع پدرش رساند و پدر به او گفت باید هر روزی که توانست جلوی خشم خود را بگیرد یکی از میخهای کوبیده شده در حصار را بیرون بکشد. روزها سپری شدند تا اینکه پسر همه میخها را از حصار بیرون آورد. پدر دست او را گرفت و به طرف حصار برد.

"کارت را خوب انجام دادی پسرم. اما به سوراخهای حصار نگاه کن. حصار هیچوقت مثل روز اولش نخواهد شد. وقتی موقع عصبانیت چیزی میگویی، حرفهایت مثل این، شکافهایی برجای میگذارند. مهم نیست چند بار عذر خواهی کنی، چون اثر زخم همیشه باقی می ماند."

مراقب حرفهایتان باشید، چون می توانند بسیار آزار دهنده باشند و اثراتشان برای سالها باقی بماند

نوشته شده در سه شنبه 6 تير 1391برچسب:,ساعت 12:53 توسط vesal|


آخرين مطالب


 Design By : Pichak