vesalmanochehri.loxblog.com

عاشقانه

بدون شرح!

 

به نظر شما مفهوم این فرمول چیست؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

شاید فرمول عشق همین باشد!

 

نوشته شده در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 13:28 توسط vesal|

 

 

زماني مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 4 ساله اش تكه سنگي را برداشت و بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت
مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد بدون انكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه نموده
در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان انگشت های دست پسر قطع شد
وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد از او پرسيد "پدر كی انگشتهای من در خواهند آمد
آن مرد آنقدر مغموم بود كه هيچ نتوانست بگويد به سمت اتوموبيل برگشت وچندين بار با لگد به آن زد
حيران و سرگردان از عمل خويش روبروي اتومبيل نشسته بود و به خطوطي كه پسرش روي آن انداخته بود نگاه مي كرد. او نوشته بود
"دوستت دارم پدر"
روز بعد آن مرد خودكشي كرد...

خشم و عشق حد و مرزي ندارند دومي ( عشق) را انتخاب كنيد تا زندگی دوست داشتنی داشته باشيد و اين را به ياد داشته باشيد كه:

اشياء برای استفاده شدن و انسانها براي دوست داشتن می باشند
در حاليكه امروزه از انسانها استفاده مي شود و اشياء دوست داشته مي شوند.

همواره در ذهن داشته باشيد كه:
اشياء براي استفاد شدن و انسانها براي دوست داشتن مي باشند
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان ميشوند
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود
مراقب رفتار تان باشيد كه تبديل به عادت مي شود
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما می شود
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما مي شود

نوشته شده در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 11:15 توسط vesal|

غروبم مرگ رو دوشم طلوعم کن تو میتونی
تمومم سایه می پوشم شروعم کن تو میتونی
شدم خورشید غرق خون میون مغرب دریا
منو با چشمای بازت ببر تا مشرق رویا
دلم با هرتپش با هر شکستن داره میفهمه
که هر اندازه خوبه عشق همون اندازه بی رحمه
چه راه هايي که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست
خلاصم کن از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست
تو خوب سوختن رو میشناسی سکوتو از اونم بهتر
من آتیشم یه کاری کن نمونم زیر خاکستر
میخوام مثل همون روزا که بارون بود و ابری شم
دوباره تو حریر تو مثل چشمات ابری شم

نوشته شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 11:36 توسط vesal|

دو سه روزه که مات و بی اراده ام
یه چیزی فکرمو مشغول کرده
همین عشقی که درگیر هواشم
منو نسبت به تو مسئوول کرده
از اون رابطه معمولی ما
چه عشقی سر گرفت تو روزگارم
دو سه روزه که بعد از این همه سال
واسه تو ادعای عشق دارم
نمی بینی دارم جون میدم این جا
نمی دونی به تو محتاجم این جا
چقد راحت منو وابسته کردی
دارم دیوونه می شم کم کم اینجا
میخوام مثه قدیما مثه سابق
یه وقتایی یکی با من بخنده
یکی باشه که دستامو بگیره
یکی باشه که زخمامو ببنده
نمی بینی دارم جون میدم این جا
نمی دونی به تو محتاجم این جا
چقد راحت منو وابسته کردی
دارم دیوونه می شم کم کم اینجا

نوشته شده در دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 11:33 توسط vesal|

 

عشق مرگ نیست زندگی است. سخت نیست عین سادگی است. عشق عاشقانه های باد وگندم است .

اولین پناهگاه کودکی آخرین پناهگاه آدم است. زندگی زیباست حتی اگر کور باشی ؟ خوش آهنگ است

 حتی اگر کر باشی مسحور کننده است حتی اگر فلج باشی؟ اما بی ارزش است اگرثانیه ای عاشق نباشی

اگر می دانستی دل ترک خورده ی من با یاد چشمان بارانی ات شکسته تر می شود هیچ گاه به من پشت

 نمی کردی اگر می بینی کسی به روی تو لبخند نمی زند علت را در لبان فرو بسته خودت جستجو کن.

نوشته شده در شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 9:43 توسط vesal|


به کلینیک خدا رفتم تا چکاپ همیشگی ام را انجام دهم، فهمیدم که بیمارم
خدا فشار خونم را گرفت، معلوم شد که لطافتم پایین آمده.
زمانی که دمای بدنم را سنجید، دماسنج
۴۰ درجه اضطراب نشان داد.
آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم، تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بود
و آنها دیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند.
به بخش ارتوپدی رفتم چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم و آنها را در آغوش بگیرم.
بر اثر حسادت زمین خورده بودم و چندین شکستگی پیدا کرده بودم
فهمیدم که مشکل نزدیک بینی هم دارم، چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.زمانی که از مشکل شنوایی ام شکایت کردم معلوم شد که مدتی است که صدای خدا را آنگاه که در طول روز با من سخن می گوید نمی شنوم …!
خدای مهربان برای همه این مشکلات به من مشاوره رایگان داد و من به شکرانه اش تصمیم گرفتم از این پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کرده است استفاده کنم :
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم .
هر ساعت یک کپسول صبر، یک فنجان برادری و یک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه برمیگردم به مقدار کافی عشق بنوشم .
و زمانی که به بستر می روم دو عدد قرص وجدان آسوده مصرف کنم.
امیدوارم خدا نعمتهایش را بر شما سرازیر کند:
رنگین کمانی به ازای هر طوفان ،
لبخندی به ازای هر اشک ،
دوستی فداکار به ازای هر مشکل ،
نغمه ای شیرین به ازای هر آه ،
و اجابتی نزدیک برای هر دعا .
جمله نهایی : عیب کار اینجاست که من ” آنچه هستم ” را با ” آنچه باید باشماشتباه می کنم ، خیال میکنم آنچه باید باشم هستم، در حالیکه آنچه هستم نباید باشم
.

 

نوشته شده در سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 9:20 توسط vesal|

 

 

 

 

گنجشک به خداوند گفت : لانه کوچکی داشتم لانه خستگی وسرپناه بی کسیم بود، طوفان تو بی هنگام وزید وآن را از من گرفت،کجای دنیای بزرگ وپهناور تورا گرفته بود ؟ 
خداوند فرمودند: ماری در راه لانه ات بود ، تو خواب بودی باد را فرستادم ، گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تو از کمین مار پر گشودی. چه بسیار بلا که از تو بواسطه محبتم از تو دور کردم وتو ندانسته به دشمنیم برخواستی

نوشته شده در سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 9:12 توسط vesal|

خدایا دعا میکنم ،برای امشب،امشبی که شهادت یگانه دخت پیامبر(ص)ست.

دعامیکنم همه رو ببخشی و بیامرزی،دعا میکنم عزیزان بهتر از جانم در سلامت کامل باشند.

دعا میکنم کسی از کسی بی خبر نباشه که بی خبری غمی بزرگی ست برای من

دعا میکنم ما را با گناهانی که مرتکب شدیم ببخشی ،می دونم خواسته بزرگیه،

ولی امشب ازت اینو میخوام.یه خواسته دیگر هم دارم

یه عزیزه راه دوری دارم و ازش بی خبرم تو را به بانوی دوعالم غسمت میدم

مراقبش باشی وحالش خوبه خوب باشه و اگر یاد من افتاد خبر سلامتیش رو بده

خدایا تو را برای همه نعمات ریز و درشتی که به ما دادی سپاس میگویم

خودت بهتر از هر کسی میدانی دوست وسنگ صبوری جز تو ندارم

و در آخر شهادت خانم فاطمه الزهرا(س)را به تو و همه دوستدارانش

تسلیت می گوییم.

 

نوشته شده در سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 9:4 توسط vesal|

دلم گرفته،غمی تو سینه دارم. خدایا خوب میدونی،نمی خوام به زبون بیارم

 

 

نوشته شده در یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 12:13 توسط vesal|


آخرين مطالب


 Design By : Pichak